سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

سوشیانت در گاتها


سوشیانت در گاتها

در گاتها ، واژه سوشیانتبه صیغه مفرد ، به معنی رهاننده یا نجات دهنده ذکر شده و پیامبر ایرانی ، اشو زرتشت ، خود را سوشیانت نامیده است . چنانکه در اشتودگات-یسنا هات 45 بند یازدهم و در وهیشتواست گات-یسنا هات 53بند دوم و در سپنتودگات-یسنای48 بند نهم می گوید :

کی خواهم دانست ای مزدا!

ای مظهر راستی ، اگر تو بوسیله راستی و اشا ، بر کسی که زیانش مرا می ترساند ، توانا هستی ، پس بگذار سخنان راست اندیشه نیک به من گفته شود و از آن اطلاع یابم . زیرا سوشیانت باید بداند که پاداشش چگونه خواهد بود .

در پاره ای از بخشهای سرودهای زرتشت نیز کلمه سوشیانت بشکل جمع آمده و پیامبر ، از آن یاوران و حامیان و نگاهبانان دین و اصحاب خویش را که از برای رستگاری مردمان و جهان مادی کوشا هستند ، اراده کرده است . چنان که در یسنای 34 بند سیزده آمده است :
ای اهورا ! راه پاک منشی ، از آن راهی که به من خبر دادی ، از آن راهی که از پرتو راستی خوب ساخته شده است ، راهی است که روانهای سوشیانت ها و خردمندان هوشیار ، از برای دریافت پاداشی که تو مقدر کرده ای ، از آن خواهند گذشت .


در یسنای 46بند سومچنین آمده :

ای مزدا!

کی سپیده دم آگاهی بدر آید و جنس بشر به سوی راستی روی نماید . کی نجات دهنده ، سوشیانت بزرگ با گفتار پر از حکمت خویش به مراد خود دست یابد ؟
کدامند کسانی که وهومن ( منش نیکvohuman= ) به یاریشان آید؟

ای اهورا!

من ترا برای آگاه شدن خویش برگزیدم.

در ادامه و در یسنا هات 48 بند یازدهم چنین سروده شده است..
ای مزدا!

کی راستی و پارسایی و کشور، پر از کشتزارهای گسترده و آباد و خان و مان خوب پدیدار خواهد شد؟

کیانند ]که ما را [در برابر دروغ پرستان خونخوار رامش خواهند داد؟
کیانند کسانی که منش نیک را ]بمردم[ باز خواهند شناخت؟

آنگاه در یسنای 48 بند دوازدهم چنین ادامه میدهد :

ای مزدا!

کسانی از شمار سوشیانت ها هستند ، ای راستی و ای منش پاک ، که در اجرای احکام اهورا مزدا کوشایند و برای درهم شکستن «خشم» و «ستم» برانگیخته شده اند .

سوشیانت در اوستا

سوشیانت اما در دیگر بخشهای اوستا غالبا بگونه ی جمع بکار رفته است و بلفظی که زرتشت سپیتمان آنرا بکار برده است نیست اما همچنان دارای معانی سودرسان، نجاتگر و رهاننده می باشد. در «فروردین یشت»بندصد و بیست و نه آمده است: «او را از این جهت‏سوشیانت‏خوانند، برای آنکه به کلیه جهان مادیسود و منفعت رساند» در تفسیر پهلوی نیز آن را به سوشیانس «یی سوتو مند یی پروژکر»ترجمه کرده‏اند بگفت دیگر؛ سوشیانس به معنی رهاننده و نجات‏دهنده نیز هست.

در قسمتهای دیگری از اوستا ، سوشیانت به صیغه جمع آمده و از آن ، یاوران دین را اراده کرده اند . یا به عبارت دیگر ، پیشوایان کیش و جانشینان زرتشت و نیکان و پارسایانی که از آن ها ، سود و بهره ای نصیب جهان مادی و مردم گیتی گردد و در رستگار ساختن مردم گامهایی بردارند و دین راستین را بیارایند ،سوشیانت نامیده شده اند .

گاهی هم مقصود از آن ها ، سه موعود دین زرتشت است که در سرانجام ،هریک به نوبه خود ظهور کرده ، بار دیگر دین مزدیسنا را تازه گردانند و جهان فرسوده و ویران را تازگی و خرمی بخشند و در آبادانی بکوشند . در جاهایی از اوستا نیز که کلمه سوشیانت مفرد آمده ، از آن مخصوصا آخرین موعود مزدیسنا که رستاخیز خواهد کرد اراده شده است.

دراوستا به موضوعاتی از قبیل ذکر نام سه موعود، کیفیت تولد سوشیانت در هزارهپایانی جهان، چگونگی نگهداری نطفه زرتشت در دریاچه کیانسه ، نامهای سه موعود و ناممادر و یاران سوشیانت اشاره شده است.

قبل از پرداختن به دیگر نکات، ذکر این نکته لازم است که با توجه بهاینکه تاریخ دقیق هیچ یک از بخش های اوستا برای ما معلوم نیست و اما میدانیم همگی آنها مربوط به پس از آفرینش گاتها توسط اشو زرتشت می باشند، میتوانیمسوشیانت مورد نظر زرتشت را از سوشیانتی که پس از مرگ زرتشت به شکل نهایی خود درآمده است را از هم جدا کنیم. آنچه مسلم است اینکهاین اسطوره کم کم و در طول تاریخ تکامل دین زرتشتی به شکل بعدی آن، پرورده شده و شاخ و برگ یافته است.
میتوانیمسوشیانت مورد نظر زرتشت را از سوشیانتی که پس از مرگ زرتشت به شکل نهایی خود درآمده است را از هم جدا کنیم. آنچه مسلم است اینکهاین اسطوره کم کم و در طول تاریخ تکامل دین زرتشتی به شکل بعدی آن، پرورده شده و شاخ و برگ یافته است.

در «زامیاد یشت» آمده : «فر» ، متعلق به ایزدان مینوی و جهانی است . متعلق به سوشیانت هایی که زاییده شده و سوشیانت هایی که هنوز متولد نشده اند و در آینده نوکنندگان جهان نامیده خواهند شد.

"فرّ کیانینیرومند مزدا آفریده را ما می ستاییم؛ (آن فر) بسیار ستوده زبردست، پرهیزگار، کارگرچست را که برتر از سایر آفریدگان است؛ که به سوشیانت پیروزمند و به سایر دوستانشتعلق خواهد داشت. در هنگامی که گیتی را نو سازد؛ (یک گیتیِ) پیر نشدنی، نمردنی،نگندیدنی، نپوسیدنی، جاودانِ زنده، جاودانِ بالنده و کامروا. در آن هنگامی کهمردگان دگرباره برخیزند و به زندگان بی مرگی روی کند. پس آن گاه او (سوشیانت) به درآید و جهان را به آرزوی خود تازه کند"پس جهانی که فرمانبردار راستی استفناناپذیر گردد. دروغ دگرباره به همان جایی رانده شود که از آن جا از برای آسیبرساندن به راستی پرستان و نژاد و هستیِ وی آمده بود. تباهکار نابود خواهد گردید؛فریفتار رانده خواهد شد..

از آنچه ذکر شد بخوبی بر می آید که برای آینده، ظهور فرزندان زرتشت که سوشیانت نام خواهند داشت ، انتظار می رود و از آن سوشیانت هایی که هنوز زاییده نشده اند ، همان سه موعود مورد توجه است.

آخرین موعود مزدیسنا که سومین فرزند آینده زرتشت باشد ، در اوستا " استوت ارت " خوانده شده استکه به معنی کسی است که مظهر و پیکر قانون مقدس است و آخرین آفریده اهورامزدا شمرده می شود .اوست که به فرمان اهورامزدا،مردمان را بر می خیزاند و با یاوران جاودان خویش ، جهان را از آلایش و بدی و ستم و پلیدی بپالاید .

“زرتشت آگاه ساخت اهریمن را و به او گفت : ای اهریمن بدکنش! من هر آنچه از آفرینش دیو است ، خواهم بر انداخت . من نسا را خواهم بر انداخت . من خن نائیتی پری را خواهم برانداخت ، تا آن که سوشیانت پیروزگر از آب " کیان سیه – کیان سو " در سمت شرق ، متولد گردد.”

در یسنا (۲۴/۵) از سوشیانسها با عنواننوکنندگان جهان و مردانی که هنوز متولد نشده اند یاد می شود:

ستایش و نیایش وخشنودی و آفرین با فروهرهای همه پاکان، آن پاکانی که مرده اند و آن پاکانی که زندهاند و آن مردانی که هنوز زاییده نشده، سوشیانتهای نوکننده اند.

در فروردین یشت و زامیاد یشت که هردو از قدیم ترین اجزاء اوستا محسوب می شوند ، نامهای سه موعود و نامهای مادران آنها و زادگاهشان و هم چنین چگونگی ولادت آنان و نامهای برخی از یاوران و همراهانی که آنان را یاری خواهند کرد محفوظ مانده است .
آخرین موعود مزدیسنا که سومین فرزند آینده زرتشت باشد ، در اوستا " استوت ارت " خوانده شده استکه به معنی کسی است که مظهر و پیکر قانون مقدس است

در بندهای 128و129 از فروردین یشت ، از استوت ارت و دو برادرش که پیش از آمدن وی به عنوان مبشران سوشیانت ظهور خواهند کرد و نامهای هشت تن از یاوران استوت ارت یاد شده است:

رئوچس چئس چئش من ، هورچئش من ، فرادت خوارنه ، ونذت خوارنه ، وئورونمه ، وئوروسوه ، اوخشیت ارت ، اوخشیت نمه ، استوت ارت .
دو برادر استوت ارت که پیشآهنگان ظهور وی خواهند بود ، اولی " اوخیشت ارته " و دومی " اوخیشت نمه " نامیده شده اند .
سوشیانتها با حالت جمع در فروردین یشت عبارتند از : اوخشیت ارته ، اوخشیت نمنگه و اَستْوَتْ اِرِتَه. ظهور هوشیدر(اولین منجی) و در پایان هزاره اول است، ظهور هوشیدر-ماه( دومین منجی) در پایان هزارهدوم و ظهور استوت ارته (سوشیانت ، موعود آخر) در پایان هزاره سوم است. و بالاخره درپایان هزاره سوم، زمان فرشوکرتی یا فراشگرد (رستاخیز) فرا می رسد. زمانی که طبقآموزه های زرتشتی در آن، دنیا دوباره زنده خواهد شد و اهریمن کاملا و برای همیشه و در همه ی کارهایش شکست می خورد.

کسیکه به «سوشیانت پیروزگر» موسوم خواهد شد به «اَستْوَتْ اِرِتَه» موسوم خواهد بود و او را به این دلیل سوشیانت خوانند که او به همه موجودات سود بخشد و او را از این جهت استوت ارته خوانند که آنچه در جهان دارای جسم و جانی است از پرتو او به یک زندگانی جاودان رساند تا آنکه پاکدینان در ستیزه ضد دشمنان و بد-دینان ایستادگی توانند کرد.
معنی لفظ «اوخسیت ارته» کسی است که قانون مقدس را می پروراند. «اوخشیت نمنگه» نیز دومین موعودست و به معنی کسی است که فزاینده یا پروراننده ی ستایش یعنی همان سرشت انسانهاست. سومین موعود، استوت ارته میباشد که به معنی کسی است که مظهر و پیکر قانون مقدس است . سوشیانت تنها به آخرین فرزند " استوت ارته "نیز گفته می شود.
__________________

http://www.daneshju.ir