سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

نگاهی به تاریخچه رقص در ایران


نگاهی به تاریخچه رقص در ایران

وجود همه جانبه ی این هنر در فلات ایران قابل اثبات است

مژگان بدیعی - بازی و رقص ها با هر نام و عنوانی که زیر پوشش آن حضور خود را در فرهنگ اقوام ایرانی تدوام بخشیده اند از منظر تاریخ موسیقی و نمایش دارای اهمیت فراوانی هستند.

چه بسیاری از آنها با حفظ برخی صورت ها و اشکالی که به حرکات نمایشی انبوه و ریتمیک تعلق دارند تحت نام پایکوبی – رقص- بازی و ذکر – تواجد و سماع – بخش قابل توجهی از داشته های ما در زمینه فوق محسوب می شوند.

در متون و منابع ادبی ایرانی و همچنین در گروه زبان های شفاهی مردم نواحی ایران- واژگانی چون بازی ( bazi ) – وازی (vazi) – وازیک ( vazik) و واژیک با ابعاد و جنبه های عام تر از رقص حوزه ای نسبتا وسیع – از آیینی توسعه یافته را شامل می شده اند.حوزه ای که علاوه بر رقص – برخی حرکات شبه ورزشی – رفتار و اعمال رزمی – پانتومیم – نمایش – شعر و موسیقی در آن جایگاه مشخص و شناخته شده داشته اند. در واقع بازی ها – مجموعه ای کوچکتر از بالنده ترین و ماندگارترین عناصر یک آیین بوده اند. تاریخ رقص را در فلات ایران می توان به سه دوره ی کلی – یعنی دوره ی آغازین عهد باستان – دوران تشکیل امپراطوری های بزرگ تا پیش از اسلام و دوران پس از اسلام طبقه بندی نمود.

آثار به جا مانده از مراسم و شیوه های مختلف رقص دوران باستان تا قبل از امپراطوری های بزرگ- به اندازه ای ست که در اثبات وجود همه جانبه ی این هنر در فلات ایران جای تردید باقی نمی گذارد.

این آثار شامل رقصندگان منفرد – دو نفره و یاگروهی ست. ایراد اساسی ناشی از این مسئله است که کنده کاری ها – مجسمه ها و یا نقش های منقوش بر سفال ها و ظروفبه طور اجتناب ناپذیر – تنها برش خاصی از زوایای یک رقص محسوب می شود.

با توجه به این مسئله – شناخت همه آنها و یا تعیین آیین ها و بازی هلیی که به این رقص پیوستگی داشته است. تنها از راه فرضیه ها و تحقیقات و مطالعه قابل اثبات هستند.بنابراین بسیاری از اعمال – حرکات و رفتارهای موزونی که در پس این تصاویر وجود داشته و همچنین بخش های اصلی این آیین ها و نمایش های مربوط به آنها از دیده پنهان است. آنچه مسلم است بسیاری از کارها مانند نیایش خدایان و پرستش چیزهای مقدس – جشن ها- عروسی ها- عزاها – طلب ها- بیم ها و امید ها با رقص توام بود. آن چه که امروزه به نظر ما بازی و تفریح به شمار می رود برای انسان ابتدایی امری جدی بوده و آنها هنگامی که به رقص بر می خاستند

تنها قصدشان خوشگذرانی نبوده – بلکه می خواستند به خدایان و طبیعت چیزهای مفید بیاموزند یا تلقین کنند و به وسیله رقص طبیعت را به خواب مغناطیسی در آورده و به زمین دستور دهند تا حاصل خوبی به بار آورد. کهن ترین نمونه ای که ما را از چگونگی و وجود رقص در هزاران سال پیش در ایران زمین آگاه می سازد نگاره ی ساده و سیاه رنگی ست بر روی کاسه گل پخته که از ( تپه خزینه ) شوش به دست آمده است.

(در روی این کاسه در یک بخش باز و بی زمینه ،‌رقص شش تن آدمی دردورة سه تایی بگونه‌یی بسیار ساده ( استیلیزه) نشان داده شده، و نگارگر از نشان دادن سرو گردن رقصندگان خودداری کرده با نامیش تن آنان بشکل سه گونه که بازوانشان را در شانه‌های همدیگر نهاده‌اند ، و با نگاشتن دو بازو دست که در سوی رده رقص به بالا خم داده شده است ،‌آدمی بودن آنان را نشان داده است.

زمان این کاسه گلین ، از سوی باستان شناسان از چهار هزار و پانصد تا پنج هزار سال پیش از میلاد دانسته شده و رادیو کاربرن تاریخ آنرا درمیان سالهای 4957 و 5250 و 5515 یش از میلادنشان داده است بهر سان بودن آن از هزارة پنجم پیش از میلاد و کمی بیش از آن بی گمانست بدینگونه باشناسایی این نگاره تاریخ رقص در این سرزمین تا هزاره پنجم و ششم پیش از میلاد باز می گردد)



الف: دوران آغازین عهد باستان :

این تصور منطقی ست که هریک از دیوان آیین ها –بازی ها و رقص های مربوط به خود را داشته اند.آنچه مسلم است مجموعه ی این گونه اعتقادات به پیدایش و تکوین شمار قابل ملاحظه ای از آیین ها منجر گردیده است که رقص ها و حرکات موزون نیز جزئی از ساختار آنها محسوب می شده است . این دوره ی تاریخی – بین ده تا شش هزار سال ( پ.م ) را شامل می شود که از نظر چرخه ی تولید مراحل مختلفی همچون شکار – گرد آوری و انباشت محصولات خود رو – جنگلی – گله داری – کشاورزی ابتدایی و کوچ و یک جانشینی( و نه شهر نشینی) را در بر داشته است.مدارک یافت شده از این دوران – پر شمار و قابل تاملند . پاره ای از این مدارک بر سوابق شش هزار ساله رقص دلالت دارد.

بدیهی ست که در طول این دوره رقص و حرکات موزون – امکان بروز مستقل از آیین را نداشته اند. از همین رو بررسی رقص در این دوره می باید به طور مداوم با جنبه ها و منشا آیینی ان توام باشد و این که استقلال و انتزاع گونه هایی از جنبش ها و حرکات موزون و تکیه غالب آنها بر وجد و سرور و نشاط- پس از این دوره و بی اعتباری آیین های مربوطه- صورت پذیرفته است.

ب: دوران تشکیل امپراطوری های بزرگ :

دوران تشکیل امپراطوری های ماد – هخامنشی- سلوکی- اشکانی-ساسانی( و برخی حکومت های کم اهمیت تر – همچون کوشان ها-هفتالیت ها و خانات ترک در شرق فلات) به دلیل پیدایش تمدن های پیشرفته تر – به وجود آمدن شهرها و اجتماعات توسعه یافته در تاریخ اجتماعی این منطقه – دوران تحولات ممتاز و چشمگیر علمی – فرهنگی و اعتقادی به شمار می آیند...

تنها سند مکتوب در مورد پایکوبی و حرکات موزون ایرانیان پیش از اسلام- مربوط به آثار الباقیه ی بیرونی است. آن جا که از مراسم جشن سدک یاد نموده و از آداب مختلف و برافروختن آتش و پایکوبی و سرود دسته جمعی مردم در کنار آتش یاد می کند.هرچند بیرونی از برخی آیین های دیگر نیز نام می برد که البته بیشتر در ارتباط با اعیاد باستان- مانند نوروز و یا روزهای خاصی چون جشن آبریزگان است.

در بیشتر جشن هایی که بیرونی از آنها نام می برد افروختن آتش های بزرگ- و سپس شادمانی از ارکان آنها بوده است. با استناد به این مدارک – رقص های دسته جمعی در کنار آتش می تواند میراث آیین هایی باشد که از پیشینیان به یادگار مانده و برخی مدارک از جمله سفال هایی که نقش آتش و رقص جمعی بر آنها نقش بسته است. حاکی از برخی ویژگی ها و شرایط اجرای هنر رقص و حرکات موزون است



آرتیوس- تاریخ نویس سده چهارم میلادی از کتاب هفتم دوریس که در سده سوم پیش از میلاد می زیسته است و او از زبان (کتریاس) پزشک دربار ایران داستانی از چگونگی برگزاری جشن مهرگان در ایران آورده – می نویسد:

در میان همه ی جشنها تنها در جشن مهر(Mithras ) –مهرگان پادشاه ایران و ایرانیان می رقصیدند.جز ایرانیان – هیچ مردمی از کشورهای آسیایی چنین کاری نمی کنند.ایرانیان همان گونه که خواندن می آموزند – اصول رقص نیز می آموزند و چنین باور دارند که رقص نیز همچون ورزش –تن آدمی را نیرومند می سازد.

در تاریخ شاهنشاهی هخامنشی – نوشته اولمستد آمده است: سالی یک بار در جشن مهرگان – فرمانروای هخامنشی ناچار بود رقص پارسیانه کند که آن بازمانده ای از رقص جنگی روزگار پیشین بود.چون جشن مهرگان برای نیایش و پرستش میترا یا مهر – خدای فروغ و جنگ و پیمان و نگهدارنده و دوستدار سپاهیان و آریاییان بر پا می گردید از این رو می توان گمان برد که این رقص پارسیانه که گذشته از شاه هخامنشی دیگران نیز در آن هم بازی می کرده اند

یک رقص مذهبی و رزمی بوده است.در آن روزگار مهرگان یکی تز جشن های بسیار بزرگ و پر ارج ایرانیان به شمار می رفت و بازی شاهنشاه هخامنشی در این رقص مهری نشانه ای ست از ارجی که به ستایش و نیایش بغ بزرک می نهاده اند. این جشن آغاز زمستان بزرگ بود. چون در آن زمان ایرانیان تنها دو فصل داشتند .تابستان بزرگ و زمستان بزرگ . نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان بود

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد