سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

شعری از فردوسی

دراین خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین


همه دینشان مردی و راد بود کزان کشور آزاد و آباد بود

بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود

از آن روز دشمن به ما چیره گشت که ما را روان و خردتیره گشت

از آن روز این خانه ویرانه شد که نام آورش مرد بیگانه شد

بسوزد گرت در آتش جان و تن به از بندگی کردن و زیستن

اگر مایه زندگی بندگیست دوصد بار مردن به از زندگیست

( فردوسی)