سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

روش جمع آوری فرهنگ شفاهی

البته می توان گفت در دوره های گذشته نیز همواره نوشتن تاریخ نیازمند استفاده از منابع شفاهی بوده است. بدین معنا که در هر برهه از تاریخ افرادی که اقدام به نوشتن و ثبت وقابع تاریخی نموده اند، بخشی از اطلاعات خود را از طریق پرس و جو از اشخاص و به طور شفاهی به دست آورده اند. به طور کلی تدوین تاریخ معاصر در هر دوره نیازمند بهره جویی از اطلاعات شفاهی است. زیرا برای ثبت تاریخ، رویدادی را که در واقعیت رخ داده و غیرمکتوب بوده است به صورت نوشته و مکتوب در می آوریم. همچنان که بیهقی می نویسد:«و من که تاریخ پیشه گرفته ام التزام این قدر کرده ام که آن چه نویسم یا از معاینه من است یا از سماع مردم ثقه.». آنچه در این جریان یعنی در زمان تبدیل واقعه غیرمکتوب به مکتوب اتفاق می افتد، اعتبار و تقدسی است که فرهنگ ها برای نوشته قائل هستند. تاریخ نویسان تنها اسناد مکتوب را مورد مطالعه قرار داده و سایر منابع را فاقد اعتبار می دانند. به همین ترتیب نیز دوران گذشته را به دو دوره پیش از تاریخ یعنی پیش از اختراع خط و پس از تاریخ تقسیم می کنند.یکی از دلایل تقدس نوشتار آن است که نوشتن به معنای «ثبت» کردن و «در بند کردن کلام»، پویایی و تغییر را از امر شفاهی می گیرد. به عبارت دیگر نوشتن یک واقعه مثل عکس گرفتن از یک صحنه عمل می کند و آن واقعه را غیرقابل تغییر می نماید. به طور مثال ادبیات شفاهی که در طول قرن ها سینه به سینه انتقال می یابد همواره پویا است و بنابر شرایط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و دگرگونی می شود، اما در هر دوره که این ادبیات مکتوب شده، پویایی آن نیز در همان مرحله متوقف گردیده است. چنان که می دانیم آموزش همگانی برای خواندن و نوشتن امری متاخر است. در گذشته حتی توانایی خواندن نیز در کنار توانایی نوشتن قرار نمی گرفته است. به طور مثال بسیاری از افراد در جوامع مسلمان قادر به خواندن قرآن بوده و «سواد قرآنی» داشتند، اما توانایی نوشتن نداشتند. تنها گروه و طبقه خاصی از افراد جامعه قادر به نوشتن بودند، که معمولا این گروه نیز در خدمت پادشاهان به سر می بردند. در طبقه بندی اجتماعی دوره ساسانی، دبیران طبقه ای هستند که امور مربوط به کتابت در دربار را بر عهده دارند.  شاید یکی از دلایل تقدس نوشته همین ارتباط آن با قدرت است. همین امر نیز سبب می شود نوشتن تاریخ به عنوان ابزاری در دست قدرتمندان و طبقات حاکم مطرح باشد. در واقع می توان گفت این «واقعه» نیست که در هنگام نوشتن «ثبت» می شود، بلکه برداشت خاصی از آن است که قدرت حاکم مایل به حفظ آن می باشدبا این وجود تاریخ نویسان همچنان بر اصالت نوشته تاکید داشته اند و تنها در قرن اخیر توجه به اسناد شفاهی تحت تاثیر مکاتب تاریخ اجتماعی و رویکردهای جامعه شناختی و انسان شناختی مطرح گردیده است. این رویکردها به شیوه سنتی تاریخ نویسی بیشتر از آن جهت انتقاد داشتند که این شیوه اکثریت جامعه را نادیده گرفته و تنها به ثبت وقایع از پایگاه قدرت می پردازد.    

و

رویکرد و روش تاریخ شفاهی از دهه 1940  و  بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد. در دوره ای که زندگی گروه عظیمی از مردم تحت تاثیر جنگ های خانمان سوز قرار گرفت و ثبت این وقایع از طریق آنان مهم و اساسی به نظر رسید. در رویکرد تاریخ شفاهی نیز واقعه غیرمکتوب به مکتوب تبدیل می شود. اما آنچه این رویکرد را متمایز می کند، از سویی نظام مند کردن شیوه گردآوری داده هاست. در این رویکرد که با متداول شدن ضبط صوت های قابل حمل رواج یافت، ثبت صوت و تصویر و حفظ سبک گفتاری در هنگام مکتوب کردن مصاحبه دارای اهمیت است و معمولا اطلاعات با حفظ سبک شفاهی منتشر می شوند. همچنین شیوه انجام مصاحبه توسط مصاحبه گر روشمند است. از سوی دیگر در این رویکرد بر محدود نکردن منابع تحقیق به افرادی که از لحاظ قدرت و منزلت در سطوح بالای جامعه قرار دارند، تاکید می شود. می توان مسائلی را که در رابطه با روش تاریخ شفاهی در جمع آوری اطلاعات مطرح است به دو قسم تقسیم نمود: مسائل مربوط به مصاحبه شونده و مسائل مربوط به مصاحبه کننده.در مورد مصاحبه شونده مهم ترین مساله به ماهیت غیرقابل اعتماد حافظه مربوط می شود. این که فرد حوادث را به چه ترتیبی به خاطر می آورد و آنها را چگونه گزینش می کند یا اینکه احساسات و افکار و جریانات اجتماعی بعدی چقدر بر کیفیت به خاطر آوردن رویدادها تاثیر می گذراند و یا آنها را تغییر شکل می دهند، از اهمیت ویژه ای برای تعیین میزان اعتبار اطلاعات برخوردار است. گذشته از این، شخص ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه به بازگویی رویدادها با حفظ جایگاه مثبت برای خود بپردازد و رویدادهای مربوط به اشتباهات خود را حذف، تحریف یا توجیه نماید. در این موارد می توان بررسی مساله در چندین مصاحبه و انطباق خاطرات با سایر اسناد موجود را به عنوان راه حل ارائه داد، که معمولا نیز مطالعات تاریخ شفاهی مجموعه ای از مصاحبه ها در غالب یک طرح پژوهشی یا پروژه انجام می شوند و در نهایت نیز «استفاده از مواد مصاحبه معمولا در تکمیل اسناد مکتوب باید به کار گرفته شوند. این از آن روست که نزد مورخین به طور عام اصالت با «توشته» است.»(نورایی؛1382) مصاحبه کننده نیز در تاریخ شفاهی دارای نقش اساسی می باشد. وی باید از تبحر کافی در جلب اعتماد مصاحبه شونده و تشویق وی به سخن گفتن و احاطه بر موضوع مصاحبه و کیفیت پرسیدن سوالات برخوردار باشد. همچنین ابراز موافقت و مخالفت های ناشیانه وی ممکن است بر روند مصاحبه تاثیر گذار باشد. البته تاثیر پژوهشگر بر موضوع پژوهش مساله ای است که در همه انواع شیوه های تحقیق مطرح می باشد. حتی می توان گفت تاریخ شفاهی این برتری را نسبت به سایر شیوه ها دارد که به دلیل ضبط صدا و تصویربرداری از مصاحبه و ثبت داده ها با حفظ صورت شفاهی و مصاحبه ای تاثیر گذاری مصاحبه گر تا حدود زیادی قابل بررسی می باشد. گرچه کم تجربه بودن مصاحبه گر در بسیاری از موارد غیرقابل جبران خواهد بود. استفاده از روش تاریخ شفاهی در تحقیقات اجتماعی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.  از زمان شروع تحقیقات تاریخ شفاهی بسیاری از این تحقیقات دارای رویکردهای اجتماعی و به ویژه انسان شناختی بوده اند. بیشترین اهمیت تاریخ شفاهی در این رشته مربوط به مطالعه تغییرات و استمرار در فرهنگ جوامع و ریشه های فرهنگی برخی از رفتارها و باورهاست که البته از طریق این شیوه تنها می توان حداکثر صد سال را بررسی نمود. تکنیک های مصاحبه در تاریخ شفاهی تا حد زیادی بر تکنیک های مصاحبه در انسان شناسی منطبق است. در مصاحبه های تاریخ شفاهی نیز مسائلی از قبیل انجام مصاحبه بدون داشتن پیش فرض و بدون قضاوت ارزشی در مورد اظهارات مصاحبه شونده و جهت ندادن به پاسخ های مصاحبه شونده مورد تاکید قرار دارد. در رویکردهای اجتماعی این مساله نیز می تواند مورد توجه قرار گیرد که تاریخ شفاهی نه تنها به پژوهش گر جهت جمع آوری اطلاعات کمک می کند، بلکه گروه های کوچک اجتماعی را  نیز به  بازاندیشی درباره هویتشان وامی دارد. «اگر چه اکثریت قریب به اتفاق طرح های تاریخ شفاهی به نقل تاریخ پرداخته اند و روایت های افراد از حوادث سیاسی است اما الگویی که از پس این روایت ها بیرون می آید بیان فرد و شکل گیری فرم های مختلف حدیث نفس است که پیامد آن رشد هویت بازاندیشانه در افراد روایت کننده و به تبع خوانندگان می باشد.»(سعیدی؛1385یکی از مشکلاتی که در ارتباط با مصاحبه تاریخ شفاهی در برخی از میدان های تحقیق انسان شناسی وجود دارد، مربوط به حضور ضبط صوت و دستگاه فیلم برداری است که ممکن است به آلوده شدن میدان و وارد شدن به فضایی تصنعی یا غیر قابل اعتماد برای مصاحبه شونده بیانجامد. همچنین این مساله که انسان شناس در گروه های کوچک به تحقیق می پردازد ممکن است گاهی وی را دچار مشکل کند. به طور مثال در تکنینک های تاریخ شفاهی به مصاحبه گر توصیه می شود که بر موضوع مورد مصاحبه احاطه داشته باشد و چنان که اشاره شد در مطالعات تاریخی  از مصاحبه در تکمیل اسناد مکتوب استفاده می شود. احاطه مصاحبه گر و وجود اسنادی که بتوان اظهارات افراد را با آنها منطبق کرد در بسیاری از موارد به دریافت اطلاعات دقیق تر کمک می کند.   در حالی که ممکن است در مورد گروهی که انسان شناس مورد مطالعه قرار می دهد، هیچ سند مکتوبی موجود نباشد و هیچ اطلاعی نیز از گذشته گروه در دسترس نباشد. مشکل دیگر هنگامی اتفاق می افتد که در برخی از گروه های کوچک اجتماعی برای بررسی تاریخ شفاهی به تعداد اندکی از مطلعان در مورد یک واقعه دسترسی داریم و به این ترتیب نخواهیم توانست از طریق انطباق سخنان آنها با هم میزان اعتبار داده ها را افزایش دهیم.در تحقیقات انسان شناختی، به ویژه هنگامی که از رویکرد امیک استفاده می شود و محقق در تجربه نزدیک با میدان تحقیق قرار می گیرد، نیاز به اطلاعات بسیار خصوصی گروه وجود دارد، که در این حالت «کیفیت اطلاعات جمع آوری شده بستگی به میزان ارتباط و قرابت مصاحبه کننده با مصاحبه شونده دارد.» (صالحی؛1383) حتی ممکن است برخی از اطلاعات تنها به عنوان «راز» در اختیار وی قرار گیرد. همین نزدیکی زیاد انسان شناس با میدان و اطلاعاتی که  وی کسب می نماید، امکان سوء استفاده را افزایش می دهد و محقق را در ارائه اطلاعات با ملاحظات اخلاقی مواجه می نماید.          در پایان آنچه باید در مطالعات انسان شناسی مورد توجه قرار گیرد، این نکته است که تاریخ شفاهی نباید با سنت شفاهی یا فولکلور اشتباه گرفته شود. سنت شفاهی شیوه ای برای انتقال سینه به سینه فرهنگ است. اما تاریخ شفاهی تنها به ثبت خاطراتی می پردازد که مصاحبه شونده شخصا در طول زندگی خود تجربه کرده است. بنابراین حتی روایاتی را که یک گروه یا قوم در حافظه جمعی به عنوان سرگذشت خود  دارند، نمی توان به عنوان تاریخ شفاهی ثبت نمود. http://www.khorshidchehr.com منبع:

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد