سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

اطلاع رسانی شفاف و دقیق راهی برای کسب اعتماد


چاپارسال به دوست


Image
با مطالعه حرف یا عمل چند روزی در فکر بودم چون یک ماهی است  انجمنی شدم وبهتر دانستم با مطرح کردن انتقاد و انتقاد پذیری در جامعه بتوانم بقول آن نویسنده جلو ضایعات( چه عرض کنم  بی اعتمادی) یاجلو سود رسانی کمتراینگونه  تشکیلات ها به جماعت را بگیرم.
مفهوم نقد به طور کلی عبارت‌است از : بررسی، شناسایی و عنوان کردن و نمایاندن عیبها و برملا کردن نهفته‌ها.

نقد زدن بر کلام هم یعنی عیبهای پنهانش را نمایاندن و انتقاد در این مفهوم به معنای ارزیابی منطقی آن است. نقد یعنی یافتن و نشان دادن تا اگر کسی خواست بتواند راهش را بیابد و اگر نخواست عذری نداشته باشد. از این رو نقد و شماتت از کینه برمی خیزد و به انتقام می‌انجامد در حالی که نقد و انتقاد به معنای، طب، بی طرفی و بررسی و نهفته‌ها را برملا کردن است. کسی که طلب ندارد در مقام انتخاب هم نیست و فقط زبانش را حرکت می دهد بی‌آنکه سخنی از صدق دل بگوید و یک وراج است. کسی که از طلب و بی طرفی برخوردار است ولی مطالب در هم را در دست نگرفته و آنها را از هم جدا نگرده است نه یک نقاد، که فردی بی خبر است . کسی هم که تمام شرایط فوق را داراست اما نهفته‌ها را آشکار نکرده است نقاد نیست بلکه نزدیک بین‌ است .

انتقاد طی پنج مرحله اثر بخشی درست به وجود می آورد.

1-گوش دادن به انتقاد با آرامش وخونسردی
2-گوش دادن به دلایل انتقاد کننده با صبر و متانت
3-بررسی موشکافانه وبی نظرانه با استقامت وتحمل زیاد
البته سه مرحله بالا را فرد یا سازمان با سختی می تواند تحمل کند اما کسی که می خواهد برای جماعت زرتشتی کار کند باید این تحمل ومقاومت را داشته باشد.
4-واکنش منطقی و درست به انتقاد کننده
5-باز نگری در برنامه ریزی ها وگرفتن نظر جماعت

ما به محض ورود به سازمانها و انجمن ها و باشگاه های جماعت قبل از ممیزی سالیانه مالی زیر ذره بین افکار اجتماع خود قرار می گیریم چرا؟ چون فرزند، پدر، مادر، برادر، خواهر، همکار، آشنا و اطرافیان ...کسانی هستند که کار ما راممیزی و  نقد می کنند دوری یا نزدیکی از هدف را گوشزد می کنند. اگر اطلاع رسانی توسط فرد صورت گیرد هر فردی دید خود را از کار های تشکیلات بیان می کند که خود باعث جدایی و اختلاف اعضا می شود. چون تفاوت سلیقه وجود دارد. سه پیشنهاد در اینجا مطرح می شود:

1-جلسات هیات مدیره بیشتر علنی و با وجود خبرنگاران باشد.
2-دبیرخانه یا روابط عمومی اطلاع رسانی دقیق درباره کارهای انجمن انجام دهد.
3-مجمع عمومی را ماهیانه برگزار کنیم وبه تمام انتقادات، سئوالات و شبهات پاسخ داده شود.

و برنامه ریزی تشکیلات ترمیم شده ودر جهتی حدکت کنیم که منافع حداکثری جامعه پدید آید.

در غیر اینصورت گام در دایره بسته ای می گذاریم:

1-اطلاع رسانی صحیح انجام نمی شود وشایعات شروع می شود.
2-جماعت از تشکیلات فاصله می گیرد.
3-سرمایه خیریه جماعت کمتر به تشکیلات می رسد .
4-فرزندان جماعت کمتر به کمک تشکیلات دل می بندند وهمراهی می کنند.
5-از قانونی بودن وپروانه داشتن فاصله می گیریم.
6-سپرده ها جنبه خصوصی و شخصی می گیرد.
7-به پدر سالاران جامعه تبدیل می شویم بدون اینکه جامعه ارزشی برای ما قائل شود.

برای برون رفت تعداد محدودی که به این سر نوشت گرفتار شده اند پیشنهاد می شود جلسات انجمن ها که تشکیل می شود فکری برای منافع محصور در دست تعدادی خاص انجام دهد یا شایعه آن ها را به گونه ای که می داند رفع و رجوع کند تا نسبت به هم بد بین نباشیم و تمام تشکیلاتمان قانونی باشد و اعتبارات در دست افراد خاص جامعه قرار نگیرد و بگونه ای که صلاح می دانند منافع جامعه را به جماعت برگردانند تاجماعت از فکر و ایده و کار انجمن ها سود بهینه مادی و معنوی ببرد و در کنار آنها باشد.