سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

سوشیانت

از کسانی شویم که زندگانی را تازه می سازند ومردم را به سوی راستی وپارسایی رهنمایی می کنند

حفظ محیط زیست از دید اشو زرتشت


حفظ محیط زیست

 دیدی نو از دینی کهن نوشته‌ی دکتر فرهنگ مهر می‌باشد,با سپاس فراوان از ایشان برای کوشش و تلاششان در راه شناساندن فرهنگ کهن ایران به ایران پرستان:.

وسواس ایرانیان زرتشتی در پاک نگه داشتن آب,خاک,هوا و آتش زبانزد یونانیان بوده است. هرودوت و گزنفون درباره آن قلم‌فرسایی کرده و نوشته‌اند که ایرانیان هیچ چیز آلوده و کثیفی در آب نمی‌ریزند و در پاک نگاهداشتن خاک و زمین مراقبت می‌کنند. در دین زرتشت, هر آنچه که داده‌ی خداست, پاک و دوست داشتنی است. تفاوت زیادی است, میان دین‌هایی که ماده و تن را شیطانی می‌دانند و زرتشتیان که آن‌ها را بخشش خدایی و در خور حمایت می‌شمرند. این انسان است که نباید ماده را در راه نادرست بکار برد. خداوند این جهان شادی آفرین را با همه‌ی زیبایی‌هایش برای بهره برداری و لذت آدمیان آفریده است. ارج‌گذاری به عناصر طبیعی اقرار به عظمت خداوندی و دینداری است. داریوش بزرگ در کتیبه‌ی بیستون می‌نویسد: اهورامزدا جهان را آفرید, مردمان را آفرید, شادی را آفرید و شادی را برای مردمان آفرید.

فرهنگ ایرانی زرتشتی, فرهنگ شادی است. فرهنگ سوگواری , فرهنگ غیر ایرانی است. در یکی از نماز‌ها, زرتشتیان به سوی چهار جهت زمین نماز می‌گذارند. معنای آن این است که خداوند در همه جا حاضر است. خانه‌ی خاصی ندارد و همه جا خانه‌ی خداست. و دیگر آنکه, همه‌ی نعمت‌های خداوندی را هر جا که باشند, باید ارج گذاشت و حمایت کرد.

علت این‌که زرتشتیان در نماز به سوی روشنایی(نور خورشید, ماه یا آتش) نگاه می‌کنند این است که روشنایی هماد خداوندی است و هر جا روشنایی است, خرد است, راستی است, مهر است, رسایی است و خدا آن جاست. پیش از اشو زرتشت: ایرانیان ارباب انواع(خدایان سماواتی) را می‌پرستیدند و به آن‌ها فدیه می‌دادند. زرتشت پرستش خدایان گوناگون را نادرست دانست و مردم را به پرستیدن خدای یگانه -اهورامزدا- فراخواند. پس از زرتشت روحانیون که حاضر نبودند به کلی از خدایان پنداری دست بکشند, عده‌ای از آن‌ها را با نام ایزد یا فرشته , وارد دین کردند. در این مرحله ایزدان یا فرشتگان , آفریده‌ی اهورامزدا هستند و برای آن که منشا اثر باشند, برای هر یک از آن‌ها وظیفه‌ای معین کردند و عموما حامی و پشتیبان عناصر و پدیده‌های طبیعی شدند و به صورت همکاران اهورامزدا در آمدند. اگر تاریخ پیدایش ایزدان و وظایف آن‌ها را در ادبیات دینی خوب درک کنیم, اساس فکر را زیبا می‌بینیم. شناخت وظایف ایزدان اهمیت محیط زیست و جلوگیری از آلودگی‌ها را در سنت زرتشتی تاکید می‌کند. از جمله, آناهیتا و آبان, فرشتگان پاسدار آب, آذر و نیریوسنگ, فرشته‌های پاسدار آتش, زامیاد فرشته‌ی پاسدار زمین و خاک و ویو فرشته‌ی پاسدار باد و هواست. فرشته‌هایی هم حامی خورشید, ماه, ستارگان و بارانند(هوخشترا پاسدار خورشید, منگها پاسدارماه, ونت پاسدار ستاره, تیشتر پاسدار باران)و همچنین, فرشتگانی مراقب رعایت پاکی, درستی و پیمان‌داری هستند. (اشی پاسدار راستی, میترا پاسدار پیمان, رشن پاسدار داد) برخی از نویسندگان یونان و ایران بعد از اسلام, از روی نادانی یا غرض, تعابیر ناصحیحی از ااز احترام فوق‌العاده زرتشتیان به عناصر طبیعی نموده‌اند که بیان یکی دوتا از آن‌ها در اینجا خالی از فایده نخواهد بود. احترام فوق‌العاده زرتشتیان به آتش, از این روست که روشنایی نماد اهورایی است. خودداری زرتشتیان از آلوده کردن آتش - ریختن چیزهای ناپاک و جننوران مرده- روی آتش, برای جلوگیری از آلوده شدن هواست. مساله آلوده کردن محیط زیست امروز به گونه‌ پیچیده‌ای اندیشه‌ی دانشمندان, شهروندان و کشورمداران را به خود جلب کرده است. در در جوانی شنیده بودم عده‌ای مغرض می‌گفتند: آتش می‌سوزاند و آلوده نمی‌شود! مطلب درست است ولی در اثر سوختن مواد کثیف و سمی, هوا آلوده می‌شود و سلامت و بهداشت همگانی به خطر می‌افتد. این آتش پرستی نیست! در هیچ جای اوستا خداوند به صورت آتش , ظاهر نشده است. در حالی که یهوه خدای یهود از درون آتش در کوه سینا با پیامبر یهود صحبت می‌کند. در اسلام هم الله نور آسمان‌ها و زمین دانسته شده است. در همه‌ی ادیان, نور نشانه‌ خدایی است, بدون آنکه نسبت آتش پرستی به آن داده شود.

موضوع دیگر, استفاده از دخمه برای مردگان است. دخمه یا آن گونه که فرنگی‌ها می‌گویند, برج سکوت, موضوع خیال انگیزی برای نویسندگان خارجی شده است. دخمه یکی از زاه‌های رهایی از بدن مرده است. در بین زرتشتیان تدفین هم معمول بوده است. دخمه در بالای کوه دور از شهر می‌ساختند, جایی که لاشخوران به سادگی در زمان کوتاهی, گوشت مرده را می‌خوردندو سپس نگهبانان دخمه, استخوان‌های مانده را درون چاهی ریخته تیزآب بر روی آن می‌ریختند تا گندزدایی شده و از بین برود.

به کار بردن این روش طبیعی است. یعنی گوشت حیوانی را پرندگان می‌خورند.همچنین باعث آلودگی محیط زیست نمی‌شود زیرا جایی که لاشخور زیاد باشد در چند دقیقه گوشت مرده خورده می‌شود. در برابر, خاکسپاری دشواری‌ها همراه دارد. یکی آنکه خاک و زمین را آلوده می‌کند. دیگر آنکه سبب اتلاف زمین‌هایی می‌شود که می‌توان برای کشاورزی و آبادانی از آن استفاده کرد. البته با توسعه‌ی شهرها, دخمه غیر عملی می‌شود. نتایج حاصل از گذاشتن مرده در دخمه شبیه نتایج حاصل از سوزاندن بدن مرده است یعنی با همان سرعت و با همان تمیزی, تن مرده از بین می‌رود. همانگونه که گفتیم, اهمیتی که دین زرتشت برای حفظ و حمایت محیط زیست قایل شده, باعث آمده است که, عده‌ای از دانشمندان, دین زرتشت را نخستین دین حفظ محیط زیست نام دهند.

با سپاس از http://sepantaarmita.persianblog.ir

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد